دل بي قرار
بي تو به سر نمي شود
اي بهشت روي تو روياي من
گر نبينم چهره ات را واي من
چهره تو منظر حسن خداست
حسن تو از هرچه زيبايي جداست
اي گل نرگس گل عشق همه
يوسف زيباي آل فاطمه
حسن يوسف وامدار حسن توست
يوسف آغاز بهار حسن توست
اشك چشم تو كجا شبنم كجا
با گل نرگس، گل مريم كجا
شاخ نرگس روح كل عالم است
پيش او صدها گل مريم كم است
يوسف زهرا چمن گريان توست
ديده هاي شيعيان كنعان توست
منتي بر مردم گريان بنه
پاي در خاك تر كنعان بنه
يوسف زهرا گل نرگس تويي
بي كسان خاك را مونس تويي
ذوالفقار حيدري در دشست توست
اشك شوق شيعه ناز شست توست
ياد تو بر درد مرهم مي نهد
روي چشم لاله شبنم مي نهد
يوسف زهرا امير قافله
از غم هجرام دارم از تو گله
اي زهجرت سربه طاقت خم شده
روي خورشيد از غمت درهم شده
نيست از ما درجهان دلتنگ تر
لاله اي از اشك ماگل رنگ تر
سوختيم از هجر و خاكستر شديم
لاجرم در عشق عاشق تر شديم
شورشي در جان ما روييد باز
اشك راه چشم را جوييد باز
شوق ديدار تو ما را زنده كرد
دل شنيد اسم تو را جان خنده كرد